به گزارش شهرآرانیوز؛ «آغوش باز»، ساخته بهروز شعیبی، فیلمی است که با وجود فروش پایین در گیشه، توانست توجهها را با روایتی ساده و صادقانه جلب کند. این اثر خانوادگی با موضوع هایی، چون عشق و تعهد، نه تنها به مشکلات اجتماعی میپردازد بلکه فضای مناسبی برای تماشای جمعی خانوادهها فراهم میکند. فیلم «آغوش باز» ساخته بهروز شعیبی، با وجود اینکه در گیشه نتوانست انتظارات را برآورده کند، اما اثری قابل توجه بود که بر قلب همان عده معدودی که تماشایش کردند، نشست.
این فیلم نه تنها یک اثر خوش ریتم و سرگرم کننده مناسب برای خانواده هاست، بلکه به شکلی آرام و صادقانه به مسائل اجتماعی و روابط انسانی میپردازد. شعیبی که طی سالهای اخیر در انتخاب آثار خود، راهی متنوع در پیش گرفته، در این فیلم تلاش کرده است تا به طور موازی داستانهایی از سه نسل مختلف را روایت کند که در یک نقطه به هم میرسند. این رویکرد، در کنار بازیگران برجستهای که در فیلم حضور دارند، «آغوش باز» را به اثری جذاب و اجتماعی تبدیل کرده است.
بهروز شعیبی به عنوان یکی از کارگردانان مهم سینمای ایران، آثار متنوعی را در کارنامه خود دارد که هر یک در ژانر و سبک خاص خود شناخته میشود. از فیلمهای اجتماعی تا کمدی، شعیبی توانسته است تنوع زیادی را در آثار خود ایجاد کند. به عنوان مثال، فیلمهایی مانند «دهلیز» و «دارکوب» که در آنها مسائل اجتماعی و درامهای عاطفی مطرح میشود، با «آغوش باز» که بیشتر در ژانر خانوادگی و کمدی است، تفاوت زیادی دارند.
این تنوع در انتخاب موضوع ها، به شعیبی این فرصت را داده است تا هم به عنوان کارگردان و هم بازیگر، در جهانهای متفاوت سینمایی تجربههای جدیدی کسب کند. با این حال، پراکندگی در آثار او باعث شده است که نتواند یک سبک خاص و منسجم در سینمای ایران ایجاد کند، امری که ممکن است او را از ساخت یک شاهکار سینمایی در سطح جهانی دور کند.
«آغوش باز» در نگاه اول شاید یک اثر معمولی به نظر بیاید، اما وقتی به عمق داستان آن نگاه میکنیم، میبینیم که شعیبی در این فیلم سعی کرده تا به مسائل اجتماعی و روابط انسانی، به ویژه در قالب روابط خانوادگی، نگاهی نو داشته باشد. داستان فیلم از چهار روایت مختلف از زندگی چهار شخصیت میگذرد که در نهایت در یک کنسرت به هم میرسند.
این فیلم با روایتهایی موازی، به سراغ چالشهای مختلف زندگی روزمره میرود و بر روابط انسانی، عشق و خانواده تمرکز دارد. هرچند این ساختار موازی برای بیشتر مخاطبان جذاب است، اما برخی منتقدان معتقدند که فیلم نامه میتوانست با پرداختی بالغانه تر، موقعیتهای داستانی را پیچیدهتر و تأثیرگذارتر کند.
در زمینه بازیگری، «آغوش باز» از تیم بازیگران برجستهای بهرهمند است که اغلب نقش خود را به خوبی ایفا کرده اند. محسن کیایی، که در نقش مردی جوان با مشکلات عاطفی جلوی دوربین رفته، یکی از نقاط قوت فیلم به شمار میآید. این نقش به خوبی از انرژی و دغدغههای نسل جوان بهره میبرد و کیایی توانسته است در اجرای آن، جذابیت خاصی را خلق کند.
از سوی دیگر، حضور احترام برومند و مهدی هاشمی، به ویژه در نقش یک زوج مسن، بسیار مؤثر بوده و به فیلم عمق احساسی بخشیده است. اجرای آنها نشان دهنده تجربههای زندگی و روابط خانوادگی است که در سینمای ایران کمتر دیده میشود. به ویژه موقعیتهای عاشقانهای که این دو شخصیت در فیلم به نمایش میگذارند، به عنوان یک پیرنگ فرعی جذاب، مورد توجه قرار میگیرد.
در کنار این ها، شبنم گودرزی نیز به عنوان یک بازیگر بااستعداد، نقش خود را به خوبی ایفا میکند و مهارتهای بازیگری اش در این فیلم به خوبی به نمایش گذاشته میشود.
برخی نقدها و نقاط ضعف فیلم. با تمام جذابیتهای این فیلم، نقاط ضعفی نیز وجود دارد که برخی منتقدان به آنها اشاره کرده اند. گروهی معتقدند که این قصه صرفا مناسب یک فیلم کوتاه است؛ اما دلایل واضحی برای این موضوع ارائه نمیکنند. علاوه بر این، در زمینه انتخاب حامد کمیلی برای نقش خواننده موسیقی، بسیاری از تماشاگران اذعان داشتند که بازی او در این نقش چندان باورپذیر نبوده و بهتر بود که برای اجراهای موسیقی از فرد دیگری استفاده میشد. حضور کوتاه و تبلیغاتی حسن معجونی نیز نتوانست تأثیر زیادی بر کلیت اثر بگذارد. این گونه مشکلات به ویژه در یک فیلم با روایتهایی از چند شخصیت مختلف، میتواند به تماشاگران احساس عدم انسجام بدهد.
در نهایت، «آغوش باز» شاید نتواند در فهرست شاهکارهای سینمای ایران قرار گیرد، اما به عنوان یک فیلم خانوادگی، با محوریت عشق و روابط انسانی، میتواند تجربهای رضایت بخش برای تماشاگران به ویژه خانوادهها باشد. شعیبی در این فیلم به دور از هر گونه ریاکاری یا خودنمایی، تلاش کرده است تا عشق و خانواده را به تصویر بکشد و با استفاده از داستانهای موازی، مفهوم تعهد را در نسلهای مختلف به نمایش بگذارد.